انعکاس آیینه شماره 537
مسئولان و درسی که باید از تجمعات آموخت
هر شهروند میتواند علیه فقر، گرانی، فساد، حاشیهنشینی، کارتنخوابی، وضعیت نابسامان کودکان بدسرپرست، زنان سرپرست خانوار، کارتنخوابها، تبعیض، اختلاف طبقاتی و بیکاری اعتراض و انتقاد کند گرچه باید بهطور مداوم زمینههایی فراهم گردد تا مخالفان حاکمیت و نظام فرصت پیدا نکنند از این موقعیتها بر ضد جمهوری اسلامی بهرهبرداری و موجسواری نمایند و در این منطقه جغرافیایی پر آشوب نتوانند به آرامش و امنیت حاکم بر این سرزمین که نتیجه فداکاری و مجاهدتهای شهیدان و مبارزان و آزادگان و ایثارگران و جانبازان و خانوادههای معظم آنان میباشد لطمه وارد آورند. وقتی میلیونها نفر زیر خط فقر زندگی میکنند و از حداقل رفاه و امکانات زندگی بیبهرهاند، گرانی کمرشکن و تورم ادامه زندگی را برای آنها سخت و دشوار نموده است، عدهای میبینند هر روز از افشای فسادهای میلیاردی سخن به میان میآید یا از ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی میگویند یا سوءاستفادههای بعضی از موسسات اقتصادی و حیف و میل در صندوق ذخیره فرهنگیان مطرح میگردد ولی دیده میشود کارگران یا معلمانی هستند که چندین ماه حداقل حقوق مصوب یا ماهی هفتصد، هشتصد هزار تومان به عنوان حقوق و مزایا دریافت ننمودهاند یا به انتظار دریافت مطالبات و حق بازنشستگی خود میباشند اما آقازادگانی هستند که در ناز و نعمت به سر میبرند و هر سال دهها میلیون تومان صرف گردش و تفریح آنها میگردد یا تازه به دوران رسیدههایی را میبینند که مجالس عروسی و عزای آنچنانی برگزار میکنند در حالی که دانشآموزان بسیاری هستند که نه تنها پوشش و لباس مناسبی ندارند بلکه معمولاً صبحانه ندیده و نخورده قدم به مدرسهای میگذارند که بعضی از آن آموزشگاهها از حداقل امکانات آموزشی و پرورشی بیبهره است.
کنار درمانگاهها و بیمارستانهای دولتی گاه شاهد حضور بیماران و دردمندانی هستیم که از پرداخت هزینه درمان خود عاجزند اما در همان شهر و منطقه بهترین امکانات پزشکی برای بعضی از مسئولان و مدیران اعم از معمم و مکلا فراهم است، گذشته از این که عدهای نیز برای مداوا به خارج هم اعزام میشوند. گاه مشاهده میگردد کلاس درس در طویله، چادر، کانکس، گوشه ساختمانهای مخروبه و مناطق دورافتاده و صعبالعبور تشکیل و یا آب و برق و گاز مدرسهای قطع میگردد در عوض دیده و شنیده میشود که فرزندان بعضی از مقامات یا در بهترین مدارس غیردولتی یا در دانشگاههای بینالمللی یا در خارج به تحصیل اشتغال دارند. در این صورت این پرسش مطرح میگردد که چرا عدهای بهویژه بازنشستگان به علت نداشتن امکانات زندگی از به خانه بخت فرستادن یک یا چند فرزندشان درمانده شدهاند اما بعضی از ساکنان شهر و دیارشان علاوه بر اسراف و تبذیرهایی که دارند دهها میلیون تومان پول گل برای مراسم شادی و مرگ پرداخت میکنند. در مصاحبههای رسانهای و تلویزیونی دیده میشود متقاضیانی هفتهها و ماهها در اداراتی سرگردان هستند و به منظور انجام درخواست قانونی خود رفتوآمد یا رشوه پرداخت میکنند. بسیاری از روحانیون، فعالان سیاسی، جوانان دانشگاهی و عموم شهروندان از خود میپرسند آیا دکتر حسن روحانی در این زمینهها اقدامی نموده است؟ یا به وعدههای انتخاباتی عمل کرده است؟ آیا وقت آن نرسیده است از هزینه کردن برای برگزاری بعضی از همایشها و نشستها و مسافرتهای دولتی غیرضروری و تهیه دکوراسیونهای ادارات و خرید اتومبیلهای میلیاردی برای نهادها و سازمانها و وزارتخانهها جلوگیری گردد؟ آیا وقت آن نرسیده است تا از گران شدن اجناس و نیازهای ضروری مردم در هر روز و هر هفته جلوگیری شود؟ یا افزایش نرخ دلار و مشکلاتی از این دست زندگی را برای میلیونها نفر سخت و دشوار نکند؟ و اینها نشان از عدم تحقق وعدههای انتخاباتی یا حداقل سوء مدیریت بعضی از مسئولان نیست؟ دو سال پیش در همین ستون نوشته شد معلمان در ادارات آموزشوپرورش یا در استانداریها تجمع کنند، خواستههای به حق خود را به گوش مقامات و مسئولان برسانند اما نباید کلاس درس تعطیل گردد و دانشآموزان را در کوچه و خیابان رها نمایند و مسئولان استان نباید محیط فرهنگی و کارگری را امنیتی نمایند که خوشبختانه به همین طریق عمل شد. بهیقین صدای اعتراض و انتقاد مردم باید به سمع و نظر مسئولان قوه مقننه و قضائیه و مجریه برسد، بسیاری میپرسند چرا در 8 سال دوره دولت نهم و دهم آنگونه که شایسته است به وظایف نظارتی و حقوقی خود عمل ننمودند و حقوق شهروندی نقض شد و اموال بیتالمال به هدر رفت! آیا نهادهای نظارتی در انجام وظایف قانونی خویش رضایت مردم را جلب نمودهاند؟ آیا قوه قضائیه در پیشگیری از جرم که از وظایف اصلی آن نهاد میباشد توفیق لازم حاصل نموده است؟ و آیا در دستگیریها، بازداشتها، محاکمهها آنگونه که باید و شاید براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و قوانین مصوب عمل شده است؟ و آیا مفسدان اقتصادی و به اصطلاح مافیاها به سزای اعمالشان رسیدهاند؟ و آیا مسئولان ذیربط توانستهاند به وضعیت خانوادههای بیش از 000/220 زندانی در جهات مختلف رسیدگی نمایند اخیراً از سوی رئیس زندانها اعلام گردیده «نه تنها محل نگهداری زندانیان مناسب نیست بلکه برای سه وعده غذای هر زندانی چهار هزار و پانصد تومان میتوانند هزینه کنند و بین ده تا پانزده درصد زندانیان کشور کف خواب هستند»(1) اینها بخش کوچکی از دهها پرسشی است که به انحای مختلف از گوشه و کنار تجمعات یا در محافل خصوصی و عمومی مطرح میشود. بسیاری از افراد نمیتوانند برای بیان اعتراض و انتقاد خویش مجوز دریافت نمایند مدیران و مسئولان ذیربط باید نحوه طرح اینگونه انتقادات و اعتراضات را برای اکثریت مردمی که عضو تشکل و گروه و حزب و انجمنی هم نیستند توضیح بدهند. به یقین وظیفه کلیه دستاندرکاران این است که زمینههایی فراهم نمایند تا پیش از برگزاری تجمع و گردهمآییها که مورد سوءاستفاده مخالفان نظام نیز قرار میگیرد شکوهها و گلایههای مردم و ولی نعمتان خود را بشنوند و در حد توان در تحقق خواستههای بهحقشان کوشش نمایند. به مردم بیاموزیم به جز 14 معصوم صلواتا... علیهم اجمعین عملکرد هیچکس غیرقابل اعتراض نیست و هر مدیری در قوای سهگانه و در ردههای مختلف مسئول است و باید پاسخگو باشد. نکته مهم آنکه تکلیف اعتراضکنندگان در کف کوچه و خیابان روشن نمیشود چون عدهای در کمین نشستهاند جو و محیط را آلوده نمایند بلکه مدیران و مسئولان شاغل در هریک از قوا هستند که باید به وظایف خویش آشنا بوده، سعهصدر داشته باشند، خود را در واقع خادم مردم بدانند و برای پیشرفت کشور و رفاه نسبی این مردم صبور و مومن اعم از هر نژاد و قوم و مذهب و طایفه از هیچ کوششی فروگذار ننمایند یا عدهای در هنگام مصاحبهها و گفتار رادیویی و تلویزیونی و یا از تریبونهای رسمی تنها گروه و دسته خود را صالح و اهل بهشت و دیگران را جهنمی و غیردیندار خطاب نکنند و سوژه به دست این و آن ندهند به عنوان نمونه مردم سالها است در شهر و منطقه و روستای محل خود با زندگی امامان جمعه آشنا هستند حال به مردم گفته شود شهریه هر امام جمعه ماهی دویست هزار تومان است تا به این طریق فرصت به مخالفان داده شود که با پخش این خبر چیزهایی را بگویند و بنویسند و برای مدتی نقل مجالس باشد. حسن ختام مقاله به فرازی از فرمایش مولای متقیان حضرت علی(ع) آنگاه که به روابط سالم و متقابل مردم و زمامداران اشاره میفرماید اختصاص مییابد.
«ای مردم! از پستترین حالات زمامداران در نزد صالحان این است که گمان برند، آنها دوستدار ستایشاند، و کشورداری آنان بر کبر و خودپسندی استوار باشد، و خوش ندارم در خاطر شما بگذرد که من ستایش را دوست دارم، و خواهان شنیدن آن میباشم. سپاس خدا را که چنین نبودم و اگر ستایش را دوست میداشتم، آن را رها میکردم به خاطر فروتنی در پیشگاه خدای سبحان، و بزرگی و بزرگواری که تنها خدا سزاوار آن است. گاهی مردم، ستودن افرادی را برای کار و تلاش روا میدانند. اما من از شما میخواهم که مرا با سخنان زیبای خود مستایید، تا از عهده وظایفی که نسبت به خدا و شما دارم برآیم، و حقوقی که مانده است بپردازم، و واجباتی که بر عهده من است و باید انجام گیرد اداء کنم، پس با من چنانکه با پادشاهان سرکش سخن میگویند، حرف نزنید، و چنانکه از آدمهای خشمگین کناره میگیرند دوری نجویید، و با ظاهر سازی با من رفتار نکنید، و گمان مبرید اگر حقّی به من پیشنهاد دهید بر من گران آید، یا در پی بزرگ نشان دادن خویشم، زیرا کسی که شنیدن حق، یا عرضه شدن عدالت بر او مشکل باشد، عمل کردن به آن، برای او دشوارتر خواهد بود. پس، از گفتن حق، یا مشورت در عدالت خودداری نکنید، زیرا خود را برتر از آن که اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمیدانم، مگر آن که خداوند مرا حفظ فرماید. پس همانا من و شما بندگان و مملوک پروردگاریم که جز او پروردگاری نیست. او مالک ما، و ما را بر نفس خود اختیاری نیست. ما را از آنچه بودیم خارج و بدانچه صلاح ما بود در آورد. به جای گمراهی هدایت، و به جای کوری بینایی به ما عطا فرمود.»(2)
مدیرمسئول
پی نوشتها:
1- خبرگزاری ایلنا و روزنامه آرمان، صفحه3، 10/10/96
2- صفحه 317 کتاب «نهجالبلاغه»، مرحوم محمد دشتی، ترجمه خطبه216